چاپ کردن این صفحه

نمونه پرونده عملی: ایراد ضرب و جرح عمدی

نوشته شده توسط  ادمین سایت شهریور 29, 1400

گردشکار: امیر با تقديم  شكوائيه عليه آقايان امیر حسبن ،پارسا و احسان  به اتهام  ايراد  ضرب وجرح  با چاقو  اقامه دعوي نموده  و اظهار داشته «احتراماً  اينجانب  از آقاي  امیر حسین 17 ساله  و سایرین شكايت دارم. زيرا مشاراليهم در مراسم  عزاداري  با بهانه هاي مختلف  دائما مرا اذيت  و آزار  مي داند و سپس بيرون از محوطه  هيئت  مرا به روي  زمين هل داند و با چاقو  مرا مضروب  كردند ،  لذا تقاضاي  تعقيب كيفري  متهمین رادارم»

به موجب  برگ بازجويي پس از جلب  و دستگيري  متهم نامبرده  اظهار داشته  كه مقصر  من نبودم  بلكه  درهيئت  امیر پشت سر من بود و با من شوخي  مي كرد  و گردن  مرا گرفت  و براي رهايي ازدست  او مجبور  شدم وي را  هل بدهم  واو به زمين  پرتاب شد  ودستش  زخمي شد واصلا  من چاقو نداشتم  و شايد  دست او به لبه پل  پياده رو برخورد كرده است و آن دونفر دیگر فقط در کنار من ایستاده بودند . در اظهارات پارسا و احسان نیز بیان نمودند که ما هیچ نقشی در درگیری این دو نفر نداشتیم و امیر نیز اظهارات آنان را تایید نمود  و شکایت خود را نسبت به آن دو استرداد نمود .

نظريه  پزشكي قانوني،شاكي به پزشكي  قانوني  جهت  معاينه  معرفي شده و به پزشكي  قانوني طي  نامه اعلام نموده  با انجام  معاينات  معمول پزشكي 1-  جراحت  معادل متلاحمه  در بازوي دست چپ، 

2- جراحت  معادل  حارصه در ساعد  دست چپ  كه ضايعه  شماره يك  بواسطه  اصابت  به جسم تيز   و برنده  و ضايعه شماره  دو به واسطه   اصابت  به جسم سخت  حادث  گرديده است  و طول  درمان  قطعي از تاريخ  حدوث  3 هفته مي باشد. 

قراردادسرا :داديار محترم با صدور  قرار كفالت  به وجه الكفاله   20 میلیون تومان  از حال تا ختم  رسيدگي  واجراي كامل  حكم،  قرارآزادي  متهم را به معرفي كفيل  نموده اند و با تفهيم  قرار صادره  به متهم   آقاي حميد   كارمند  بازنشسته  ارتش با  ارائه كارت  شناسايي  و حكم كارگزيني   ازمتهم  موصوف ضمانت  مي كند و قرار قبولي  كفالت  توسط داديار محترم شعبه  صادر شده است.

و آقايان سرمدي و نصيري بعنوان  شاهدان  ماجرا  طبق برگ  صورتجلسه شهادت  داده اند كه  امیر حسین   با چاقو  به كتف  امیر  زده است .

قرار جلب به دادرسی ، درخصوص اتهام امیر حسین ، داير بر ايراد ضرب  و جرح عمدي  با چاقو نسبت به امیر بنا به دلايل مشروحه  ذيل؛  شكايت  شاكي خصوصي،  گزارش  مرجع انتظامي  ، شهادت  شهود، گواهي پزشكي  قانوني،  و ساير قراين  وامارات  مستنداً  به ماده 614 ق.م.ا  عقيده بر مجرميت  نامبرده دارم و پرونده  ارسال  گردد».

داديار  اظهار نظر با قرار صادره  موافقت  نموده  و كيفر خواست  صادر شده و پرونده  به دادگاه  اطفال  ارسال گرديده  است. 

برابر مفاد  صورتجلسه در وقت  مقرر جلسه  دادرسي،  وکیل  با ارائه  و كالتنامه  به وكالت  از طرف  متهم  اظهار داشته، نسبت به  قرار جلب به دادرسی   و كيفر خواست  اعتراض دارم  و در ابتدا  به خاطر  تنوير ذهن دادگاه   خلاصه اي  ازوضعيت  شخصيتي  و خانوادگي  موكل  را بيان مي  كنم،  آقاي امیر حسین  17 ساله  دانش آموز   و متدين  و با وقار  واهل معاشرت  با دوستان  ودر همان نگاه اول  متنات  از چهره وي نمودار است و كوچكترين   تخلف   و سابقه كيفري  در پرونده  زندگي مشاره اليه   وجود ندارد.  اما در خصوص  شرح ماوقع،  لازم به ذكر ا ست  كه ادعاي  واهي و بي اساس  شاكي با  دقت در ميان گفته هاي   وي مشهود است زيرا در كلانتري  طبق برگ  بازجويي اعلام كرده  كه در داخل  هيئت  درگير شديم  در حاليكه   در حضور   داديار محترم اظهار داشته  كه در بيرون  هيئت   دعوا كرديم.  ودر مورد  ساعت شروع  درگيري   نيز دركلانتري   ساعت 22 رااعلام نموده  و در دادياري  ساعت 40/23  دقيقه . و در بخشی دونفر دیگر را به عنوان متهم معرفی و مجدد اظهارات خود را پس می گیرد  و بنابراين   ملاحظه  مي فرمائيد  كه شاكي  هم درمورد  محل وقوع  حادثه  و هم درمورد  سا عت  وقوع حادثه   و متهمین به نحو  آشكاري  تناقض  گويي دارد.  و در مورد  شهادت  شهود نيز  طبق ماده 131 5 ق. م شهادت  بايد از روي  قطع و يقين  صورت گيرد  نه شك وگمان.  درحاليكه  از سياق  گفته هاي  شهود كاملا واضح و مبرهن است  كه مطالب  به آنان ديكته شده است و افعال  را با فعل  مجهول  بكاربرده اند.  ضمناً  اين موضوع  صرفاً   يك درگيري  معمولي بوده و موكل   در جهت  دفاع از خويش  نه قصد  فعل مجرمانه  ونه قصد  نتيجه  مجرمانه داشته است.  بنابراين  درخواست نقض  كيفر خواست  صادره و صدور  حكم برائت  موكل  را ازمحضر  دادگاه  خواستارم

راي صادره  دادگاه  بدوي،« درخصوص اتهام  آقاي  امیر حسین 17 ساله داير بر ايراد  ضرب و جرح  با چاقونسبت به  آقاي امیر  17 ساله،  با توجه به گزارش  مرجع انتظامي  و محتويات  پرونده  وشهادت  شهود  و گواهي پزشكي قانوني  واقرار صريح  متهم مبني بر درگيري  با شاكي  مجرميت  مشاراليه   به نظر داگاه محرز است و لذا دادگاه  به استناد  تبصره  ماده 614 ق.م.ا  و بند يك و سه ماده 480  و ماده 481 و 496  ق.م.ا  مشتكي عنه را به پرداخت   يك و نيم  درصد ديه كامل مرد  مسلمان بابت  متلاحمه   بازوي  دست   چپ و نيم  درصد  ديه كامل  مرد مسلمان  بابت جراحت  حارصه  ساعد دست چپ  در حق آقاي  بهرام و تحمل  3 ماه  حبس  تعزيري   محكوم  مي نمايد  و با عنايت  به بند 2 ماده 3 ق  وصول برخي ازدرآمدهاي  دولت و مصرف آن در موارد  معين  3 ماه  حبس تعزيري  مشاراليه  را به  جزاي نقدي  تبديل مي گردد.

نظريه وکیل:

1-  قرار مجرميتي  كه بازپرس  ياداديار  خطاب  به دادستان  صادرمي كند،  بايد مستدل  و مستند   به دلايل و حاوي  خلاصه اي  از جريان پرونده باشد. به علاوه  از آ‌ثار  اين نوع قرار ها  اين ا ست كه ممكن است  دادستان  با آن موافق  نباشد  و زماني كه  دادستان  شخصاً  تحقيقات  را انجام  مي‌دهد ( درمواردي   كه قانوناً اين حق را دارد) پس از خاتمه  آن عقيده  خود مبني بر مجرميت  متهم  در پرونده  منعكس  نموده وسپس  مبادرت  به صدور  كيفر خواست  مي كند.  در اين  موارد  چون كسبي با  دادستان  معارضه ندارد  بنابراين  ضرورت ندارد  كه مانند قرار  جلب به دادرسی  صادر  شده از ناحيه  بازپرس  مفصل  باشد.

2- منظور از عبارت،  اطفال  درصورت  ارتكاب جرم مبري  ازمسئوليت  كيفري هستند…. اين نسبت  كه طفل  درصورت ارتكاب  جرم مطلقاً  مجازات نمي شود.  بلكه منظور  اين است كه  مجازاتهاي مقرر در قانون مجازات اسلامي  درباره  اطفال اجرا  نمي شود.

آخرین ویرایش در دوشنبه, 29 شهریور 1400 03:30
تماس با ما