چاپ کردن این صفحه

نمونه پرونده عملی:اعسار از پرداخت محکوم به

نوشته شده توسط  ادمین سایت شهریور 23, 1400

گردشکار:درمرحله بدوی وکیل خواهان دعوی خانم مرضیه ..... به طرفیت رجب .....  دادخواستی به خواسته اعسار از پرداخت محکوم به  دادنامه شماره.... به مبلغ 50میلیون تومان بابت دو فقره چک تقدیم نموده است که شرح خواسته آن بدین گونه می باشد

  احتراما با وکالت از خواهان دعوی به استحضار می رساند با توجه به اینکه موکل بنده تمکن و توانایی پرداخت محکوم به موضوع دادنامه شماره ... صادره از آن شعبه محترم  را ندارد و این امر به تایید و گواهی مسجلین ذیل استشهادیه نیز رسیده است همچنین با توجه به لیست اموال پیوست متعلق به خواهان به موجب ماده 8 از قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی خواهشمند است ضمن پذیرش اعسار نسبت به تقسیط محکوم به از قرار ماهیانه مبلغ صلاحدید و با توجه به تمکن مالی موکل حکم شایسته صادر فرمایید.                                                                                                               

 رای دادگاه بدوی:

در خصوص دعوای آقای خانم مرضیه ..... فرزند رحمت الله با و کالت خانم  .....؟؟؟ به طرفیت رجب ..... به خواسته صدور حکم اعسار از پرداخت محکوم به و تقسیط آن، موضوع دادنامه شماره ...این شعبه خواهان موصوف به پرداخت در حق خوانده محکوم شده است. با قطعیت دادنامه خواهان مبادرت به تقدیم دادخواست نموده در توضیح دادخواست خود اعلام کرده است که دارایی وی تکافوی پرداخت دفعی محکوم به را ندارد و با عنایت به اینکه خوانده ایراد و دفاع موثری  نسبت به خواسته خواهان به عمل نیاورده و دلیلی بر تمکن مالی وی اقامه ننموده است فلذا با اثبات فقدان ملائت خواهان دعوی ثابت و محرز و با توجه به نظر قاضی محترم مشاور مستندا به مواد 1،20،23و 37 قانون اعسار حکم موقت اعسار خواهان از پرداخت محکوم به، بصورت دفعتا واحده صادر و به تجویز ماده 3 و تبصره ماده 19 آئین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی حکم به پرداخت اقساطی محکوم به ، به مبلغ 20 میلیون تومان بابت پیش پرداخت و الباقی ماهیانه به مبلغ یک میلیون تومان تا استهلاک کامل محکوم به صرف نظر از اموال احتمالی توقیفی در اجرای احکام در حق محکوم له صادر و اعلام می‌گردد. حکم صادره حضوری و پس از ابلاغ ظرف ۲۰ روز  قابل تجدیدنظر در دادگاه  تجدید نظر استان قزوین می باشد                                                                                       

 آقای رجب محکوم له حکم صادره،نسبت به دادنامه صادره فوق تقاضای تجدید نظر خواهی نموده است و این تجدید نظر خواهی در فرجه قانونی صورت گرفته 

دادخواست تجدید نظر

با عرض سلام و ادب ،در اعتراض به حکم موضوع دادنامه شماره ... بدینوسیله مختصرا اعتراضات خویش را به شرح ذیل معروض می دارم

اولا : بنابر تبصره ماده 47 قانون آیین دادرسی مدنی در مواردی  که طرح دعوا یا دفاع به وسیله وکیل انجام می گردد کلیه ابلاغ ها باید به وکیل صورت گیرد و طبق ماده 64همان قانون فاصله بین ابلاغ وقت و روز جلسه کمتر از پنج روز نباید باشد معهذا دادگاه بدوی علیرغم عدم ابلاغ وقت رسیدگی  به وکیل پرونده تشکیل جلسه داده است که در مانحن فیه موجبات رسیدگی فراهم نبوده و اصل تناظر که  یکی از مهمترین اصول دادرسی می باشد رعایت نگردیده است

ثانیا : خواهان محترم مدعی  اعسار از پرداخت محکوم به هزینه دادرسی باشند و تنها دلیل وی شهادت شهود می باشد ، مستندا به مواد 8 و 9 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در مواردی که مدیون بخواهد ادعای خود را با شهادت شهود اثبات نماید بایدشهادت نامه کتبی حداقل دو شاهد که شرایط شکلی مندرج در مواد مذکور در شهادتنامه رعایت شده باشد وجود داشته باشد که علی الرغم ایراد اینجانب در مرحله بدوی دادگاه محترم بر مبنای شهادت نامه و شهادت اشخاصی که حتی میزان دین را نمی دانسته اند حکم به تقسیط صادر نموده اند

ثالثا :دادگاه محترم بدوی حکم تصدیری را قطعی اعلام نموده اند در حالی که طبق نص صریح مواد 330 ، 247 و تبصره 3 ماده 239 قانون آیین دادرسی مدنی حکم مذکور جزء احکام قطعی نمی باشد و ذکر قطعیت رای نیز مانع تجدید نظرخواهی نخواهد بود

با امعان نظر به این واقعیت که در سایه فهم درست از قوانین و اجرای منظم و دقیق آنها تحقق اهداف والای شارع مقدس و قوانین مطاعه میسور خواهد گشت مزید توفیق آن ذوات مقدس قضائی را از درگاه خداوند عادل مسئلت می نمایم

رای شعبه ۳ دادگاه تجدید نظر استان قزوین به شرح ذیل می باشد                                                                           

رای دادگاه تجدید نظر

در خصوص تجدید نظر خواهی آقای رجب ..... به طرفیت خانم مرضیه ..... راد نسبت به دادنامه شماره ...در پرونده به کلاسه ... که به موجب آن حکم بر تقسیط بدوا 20 میلیون تومان بابت پیش پرداخت و الباقی هر ماه یک یک میلیون تومان تا استهلاک کامل محکوم به در حق تجدید نظر خوانده صادر و اعلام گردید باتوجه به محتویات پرونده و دادنامه صادره و اینکه دادگاه محترم بدوی به خواسته تجدید نظر خواه و به نفع وی رای صادر نموده و در خصوص نحوه ی تقسیط محکوم به و نظر به اینکه از جانب تجدید نظر خواه ایراد یا اعتراضی که موجبات نقض دادنامه بدوی را فراهم آورد ارائه ننموده و اشکال عمده و اساسی هم به دادنامه معترض عنه وارد نبوده،لذا به استناد مواد 358 و 365 قانون آئین دادرسی مدنی ضمن رد تجدید نظر خواهی تجدید نظر خواه دادنامه تجدید نظر خواسته را تایید می نماید. رای صادره قطعی است.                                                                                         

نظر وکیل:

  طرح دعوی اعسار از طریق دادخواست و یا ضمن ارایه دادخواست اصلی   مطرح می‌شود. به محض وصول دادخواست اعسار، مدیر دفتر ظرف دو روز پرونده را به نظر قاضی می‌رساند تا چنانچه قاضی شهادت شهود را در دادگاه ضروری بداند، طرفین دعوا همراه با شهود در دادگاه حاضر شوند. در هر صورت، شهود باید از وضع مالی و زندگانی مدعی اعسار و نیز مشخصات، شغل و وسیله امرار معاش وی آگاه باشند و در حضور قاضی با سوگند شهادت دهند. معافیت از هزینه دادرسی، برای هر دعوی به طور همزمان علیه یک نفر مطرح شود که در این صورت قبولی اعسار در یک دعوی در دعاوی دیگر نیز قابل استفاده است. حکم اعسار در تمام مراحل رسیدگی به یک پرونده قابل استفاده است مگر آنکه مدعی اعسار در جریان رسیدگی متمکن (دارا) شود که در این صورت موظف به پرداخت هزینه دادرسی است.

با توجه به محتویات پرونده و روند رسیدگی و همچنین دادخواست تقدیمی از طرف تجدید نظر خواه و ایراد عدم ابلاغ بنظر اینجانب نیز رای صادره فاقد وجاهت قانونی می باشد زیرا یکی از مهمترین اصول دادرسی یعنی اصل تناظر رعایت نشده است لذا بنظر می رسد داگاه تجدید نظر باید رای بدوی را نقض و به استناد ماده 385 ق ایین دادرسی مدنی اقدام به صدور رای می نمود  علی ایحال چون تجدید نظر خواه به موجب رای دادگاه محکومیت قطعی به پرداخت را داشته است با تقدیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به و تقدیم صورت اموال و همچنین تنظیم استشهادیه اقامه دعوی نموده و دادرسی نیزعلی رغم فراهم بودن موجبات رسیدگی جریان خود را طی کرده و رای صادره نیز مبنی بر اعسار موقتی خواهان دعوی، صادر گشته است ولیکن چون این رای بر له و به نفع خواهان صادر شده است بنابر این تجدید نظر خواهی نسبت به حکم از طرف خواهان دعوی صحیح میباشد زیرا طبق قانون آیین دادرسی مدنی محکوم علیه رای صادره میتواند نسبت به آن اعتراض تجدید نظر خواهی نماید که در رای مذکور نیز خوهان نسبت به بخشی از خواسته محکوم علیه واقع گشته است و از طرفی جهت تجدید نظر خواهی نیز وجود داشته است

تماس با ما